سفارش تبلیغ
صبا ویژن

.

اعتراف عضو انجمن رضا ربع پهلوی به فساد اخلاقی و بازجویی های فرقه ای

به گزارش رویداد، امید دانا که از اشرار قائله خرداد88 می باشد پس از فرار به سوئد و پیوند با سازمان پادشاهی رستاخیز نوین، امروز دست به افشاگری علیه سازمانِ متبوعش نمود:

 

 

 

با درود و احترام

هم میهنان گرامی اینجانب امید دانا همواره در زندگی سیاسی خود برای رهایی ایران از دست فرهنگ خشن تازی و اسلامی مبارزه کرده ام و هیچ گاه جز باورهای ایرانی که همانا دانش میهن سالاری می باشد، گامی به انحراف نرفته ام.

همان گونه که نیک می دانید، پس از آمدن من به کشور سوئد، جریان پادشاهی وجود خارجی نداشت و نیروهای پادشاهی هر کدام در گوشه ای به صورت فردی فعالیت خویش را انجام می دادند، از این رو تصمیم به تشکیل یک سازمان منسجم در راه جریانات پادشاهی گرفتم که خوشبختانه نتیجه تصمیم من، سازمان رستاخیز نوین ایران بود.

پس از موفقیت های بی نظیر سازمان در راه گسترش آیین پادشاهی و دانش میهن سالاری، هر روز با مشکلات عدیده ای دست و پنجه نرم می کردیم.

شوربختانه مشکلات بیرونی به هموندان سازمان راه پیدا کرد و از آنجایی که چند تن از این افراد تا کنون کار سیاسی نکرده بودند، کار بزرگ سازمان رستاخیز نوین ایران را درک نکرده و به قول معروف خود را گم نمودند.

پس از آنکه چند تن از هموندان با ریشه ما، مشکلات اخلاقی برخی از هموندان دیگر را به من گوشزد کردند، اینجانب وارد ماجرا شده؛ اما زمانی که مشکلات را موشکافی کردم، دریافتم کار از بنیان خراب است.

مشکلات اخلاقی سازمان بیش از اندازه بود که قادر نیستم تمام موارد را بیان کنم و تنها به چند مورد اشاره می کنم.

1_دروغ گفتن به مردم در سازمان

2_خرید لایک فیس بوک برای پیج سازمان

3_بازجویی افراد سازمان توسط دو تن در شورای مرکزی

4_انگ و افترا زدن

5_ضبط صدا و مچ گیری توسط باندی که از سوی دو تن در شواری مرکزی هدایت می شود و برای گرفتن اقامت دست به هر کاری می زدند.

6_ثبت نشدن سازمان در کشور سوئد و دروغ گفتن مبنی بر ثبت سازمان

این شش مورد سوزنی بود در انبار کاه که توانایی بازگو کردن دارم و موارد دیگر اینقدر غیر اخلاقی می باشد که سکوت در حال حاضر بهترین صلاح است، تنها به عرض برسانم خرید لایک و پس از آن دروغ گفتن بر خلاف بند 3 مرامنامه سازمان می باشد (3 -  باورمندی به ارزش های برخواسته از فرهنگ ایرانی)

زمانی که متوجه رویدادهای سازمان شدم هشدار شدید خودم را برای رفع این مشکلات به فرشاد ورهرام گرامی فرستادم و در چند نوبت گفت و گوی تلفنی و حضوری مسائل را برای ایشان بازگو کردم، ایشان نیز کاملاً موافق نظرات من بود و پیمان بستند که از سفر آمریکا برگشتند، مسائل غیر اخلاقی سازمان را حل کنند.

شوربختانه پس از بازگشت جناب فرشاد ورهرام از سفر آمریکا به سوئد، ایشان به یکباره دگرگون شدند و نظراتشان در زمینه مسائل صنفی و سیاسی 180 درجه عوض شد و این باعث شگفت هموندان سازمان شد، از این رو ما که امیدوار بودیم با برگشت جناب ورهرام مسائل حل میشود، مشاهده کردیم جناب فرشاد ورهرام به عنوان یک عضو  در شورای مرکزی سوء مدیریت از خودشان نشان دادند و دست به بازجویی غیر اخلاقی و دور از شأن یکی از هموندان سازمان زدند.

در این شرایط من بسیار دل شکسته شدم و با تعدادی از هموندان سازمان در روز 7 آپریل، استعفانامه خود را به صورت خصوصی برای شواری مرکزی و دیگر هموندان سازمان فرستادیم.

پس از استعفا دسته جمعی، تلفن های ما از سوی عوامل بی اخلاقی ها به صدا در آمد و از ما خواهش کردند که زود تصمیم نگرفته و به سازمان بازگردیم و در طی دیداری که جناب ورهرام با من داشتند خواهش کردند که استعفا خودت را علنی نکنید، تا دشمنان ما خرسند نشوند، و من نیز پذیرفتم، نتیجه گفت و گوی بین من و فرشاد گرامی سکوت من و صادر کردن یک بیانیه از سوی سازمان بود که بیان کنند اینجانب بابت بیماری و خستگی کاری دیگر توانایی هدایت سازمان را نخواهم داشت.

پس از این ماجرا اینجانب دل نوشته هایی را بدون ذکر داستان و نامی در فیس بوک خودم منتشر نمودم و باعث عصبانیت کسانی شد که باید میشد.

از قدیم گفتن ناسزا را بندازید زمین صاحبش بر میدارد که خوشبختانه صاحبان حرف ها یکی یکی متوجه شدند منظورم با چه کسانی است.

در روز 14 آپریل در کمال ناباوری بیانیه ای را باند دو تنه منتشر نمودند که اینجانب اخراج شده ام، البته این بیانیه که شتاب زده و به دور از ملاحظات سیاسی منتشر شده، باعث خشم نیروهای دلسوز قرار گرفت و منجر به اعتراض نیروهای میهن پرست شد.

پیمان بستن با من بابت اینکه استعفای خودم را علنی نکنم و پس از یک هفته، صادر کردن بیانیه ای بی سروته مبنی بر اخراج من، خود دلیلی بر بی اخلاقی های موجود در سازمان می باشد.

بهانه های مختلفِ باندی که بیانیه را منتشر کرده در ارتباط با رفتار من است، پرسشی از این آقایون و خانومهای بی شناسنامه دارم، من به عنوان یک فعال سیاسی شناسنامه دار از شما میپرسم رفتار من خوب یا بد چگونه است پس از اعتراض من به رفتارهای غیر اخلاقی برای شما نمایان شده است؟

بسیار برای من جالب است که بارها در شورای مرکزی سازمان رستاخیز نوین علیه شخص شهریار رضا پهلوی بدگویی شد و خواسته شد تا بیانیه ای بر علیه ایشان صادر شود و من همواره جلوی این داستان را در شواری مرکزی سازمان گرفتم؛ زیرا من به عنوان فدایی ایران و خاندان پهلوی، شاید به بعضی از سیاست های شهریار ایران انتقاد داشته باشم؛ ولی همواره بر این باور بوده ام، انتقادات خویش را به صورت خصوصی برای ایشان ارسال نمایم، نه به صورت علنی تا دشمنان خوشحال شوند، هم اکنون می بینم آقایانی که ضد شورای ملی و شهریار ایران بودند، خود رفته و کاندید شورای ملی شده اند.

در این چند روز که از بیانیه مضحک باند دو تنه می گذرد، تلفن ها و پیام های بیشماری دریافت نمودم که سرتاسر مهر و محبت بود و من را بسیار شرمنده ایران دوستان کرد.

براستی نمی دانم چه بگویم دلایل بروز چنین مشکلاتی میتواند یک معامله سیاسی و یا نفوذ رژیم در بین ما و یا ترس از ادامه کار و هزاران دلیل دیگر باشد که امیدوارم زمان روشن کند چرا امروز سازمان رستاخیز نوین ایران از هم پاشید.

من بدین وسیله به عنوان پایه گذار حقیقی سازمان رستاخیز نوین ایران، انحلال سازمان را اعلام میکنم و از هم اکنون به تمام نیروهای مبارز به صورت جدی هشدار میدهم ارتباطی با سازمان نگیرند (به ویژه یاران داخل ایران) زیرا دیگر ایمیل، سایت، یوتیوب و فیس بوک سازمان در دست من نمی باشد و من از هم اکنون هیچ گونه مسئولیتی برای کسانی که با سازمان ارتباط برقرار کنند ندارم و در حقیقیت از سازمان رستاخیز نوین ایران یک خاطره و تجربه تلخ به یادگار مانده است.

من از همه ی هم میهنان بابت اتفاقاتی که در سازمان رستاخیز افتاد و باعث جریحه دار شدن میهن پرستان شد به نوبه خودم پوزش می خواهم که در ارتباط با یارگیری اندکی عجله کرده و باعث شدم، چند تن در این ارتباط بتوانند از نام مبارزین راستین سوءاستفاده بکنند و با مردم عزیز کشورم و هواداران پادشاهی پیمان میبندم که از این پس در زندگی سیاسی خویش بیشتر تامل کنم و از اشتباهات موجود در کارم بپرهیزم و برای رسیدن ایران به شکوه گذشته اش از هیچ کوششی فروگذار نکنم.

از هم میهنان عزیز و یاران جدا شده از سازمان و دوستانی که می خواهند به جریانات پادشاهی بپیوندند می خواهم اندکی تامل کنند تا چند روز آینده همه چیز روشن خواهد شد.

در پایان پندی به دوستداران دیروزم و دشمنان امروزم دارم، من می خواستم سکوت کنم و نامی از شما حزب بادها نیاورم، شمایی که تا دیروز دست راست و چپ خود را در فضای مجازی و مسائل سیاسی نمی شناختید؛ اما خود خواستید و تنها این را بدانید در فضای سیاسی و اجتماعی آن کس که ریشه و شناسنامه دارد در آخر خط سر افراز بیرون می آید.

امید دانا، پایه گذار و مسئول روابط عمومی سابق سازمان رستاخیز نوین ایران